صبحت بخیر عروسکم
امروز یه روز سرد آفتابیه ، دیشب اومدم پیشت و حسابی بوسیدمت و بغلت کردم و نوازشت کردم ، تو هم مثل یه عروسک ناز خندیدی و سرتو گذاشتی رو گردنم . دستامو تکون میدادم و تو هم مثل من تقلید می کردی و دستاتو مدل رقصیدن تکون می دادی ، آخر شب هم مامانت برام یه فیلم ازت فرستاد که بازم دستاتو تکون می دادی و می رقصیدی . حسابی صفحه ی موبایلمو بوسیدم عشقم .
دیشب اصلن خوب نخوابیدم ، و هر دفعه با یه خواب عجیب و استرس آور از خواب پریدم . اولین بار خواب دیدم یه نفر دنبالمه و می خواد بکشم ، خیلی ترسیدم و با تپش قلب شدید از خواب پریدم .
هر دفعه از خواب می پریدم و می رفتم تو تلگرام تا حواسم پرت بشه می دیدم مامانت بیداره ، می دونی چرا ؟ چون تو بیدار بودی و تو رو روی پاهاش می ذاره تا آروم باشی . خیلی مامان خوبی داری دخترم ، خیلی قدرشو بدونی دختر نازم
امروز روز سختی در پیش دارم ، کارم رو دوست ندارم و هر لحظه ی اینجا نشستن اذیتم می کنه . تقریبن بلاتکلیفم و این اصلن خوب نیست .
الان هنوز اول وقته ، ببینیم بقیه ی روز چی میشه ...
روزت زیبا عروسک من
انیس مونس من روزگارت زیبا