تنهایی های من

دل نوشته های من به پرنسس کوچولو

تنهایی های من

دل نوشته های من به پرنسس کوچولو

تبکلت مبارک !

سلام عروسک زیبای من با اون موهای بلند خو ش حالتت که از بالا صافه و پایین موهات فر می خوره ‏، اونقدر زیبا که بهترین آرایشگرا هم نمی تونن اینجوری موهای یک عروسک رو درست کنن .

امشب ، شب زیبای تولدته عشقم . نمی دونی چقدر خودت عاشق جشن تولدی ( خودت میگی تبکل ) و همه ش دوست داری که تبکلت باشه ، خاخا هم برات تبکل می گیره، هر چند روز یه بار با کیک و شمع و آهنگ ، کلی دست می زنیم و تو شادی می کنی و خوشحالی و میگی : تبکل منههههه 

دو روز پیش هم تولد سینا بود و مامان شیما سورپرایزش کرد و همه با هم رفتیم رستوران و تو کلی توی رستوران شعر خوندی و آهنگ تولدت مبارک رو کامل و با آهنگ خودش ، توی رستوران بلند خوندی  و ما همه دست زدیم . عاشقتم که با اعتماد به نفس و باهوشی عروسکم

امروز هم تبکل مامان شیماست و دیشب اومدم خونه تون و دیدمش و تو اومدی یکی دو ساعتی خونه ی من و دختر خاخا بودی ، امروز هم برای مامان شیما یه سبد گل خریدم و سه جعبه شیرینی و فرستادم شعبه ی بانکشون تا خوشحال بشه و بهش تولدش رو تبریک گفتم :

شادباش دنیا که تو قدم رو چشماش گذاشتی

شادباش من که خواهر منی ، که جواهر منی 

فرشته ی مهربونم ، تولدت مبارک 

پنجم مهرماه یکهزار و سیصد و نود و شش


خلاصه زیبا جان کلی خوشحال شد ، الان هم رفتم برات یه عروسک خرگوش خوشگل خریدم که حسابی کیف کنی ، خیلی خوشحالم از بودنت عروسک کوچولو ، کی بشه که بزرگ بشی و اینا رو بخونی 

راستی دلبرکم داریم برات تدارک یه جشن تبکل زیبا می بینیم برای بعد از ایام محرم و صفر . بعد جزییاتشو برات می نویسم خوشگل من 

تبکلت مبارک عشق خاله  . امشب شب تبکلته و من خوشحال ترینم ، دو سال پیش مثل امشب داشتم تدارک شیرینی وظرف شیرینی ست و گل و بادکنک و .. می دیدم برای بیمارستان که فرداش قرار بود قدم رو چشم دنیا بذاری ، یه نوار زیبای پر از مروارید سفید هم گرفتم که روی لبه ی کلاهت دوختیم . 

مثل فرشته های زیبا بودی ، اینو من نمیگم هاااا ، همه می گن ، همه محو اینهمه لطافت و ظرافت بودن فرشته کوچولوی من .

آخ که هر چی از عشقم بهت بگم کم گفتم ، دختر زیبای من 

تبکلت مبارک